نيايشنيايش، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره

خانم کوچولوی خانه ما

ماه محرم ماه عزا

باز محرم شدو دلها شکست از غم زينب دل زهرا شکست باز محرم شد و لب تشنه شد از عطش خاک کمرها شکست آب در اين تشنگي از خود گذشت دجله به خون شد دل صحرا شکست قاسم وليلا همه در خون شدند اين چه غمي بود که دنيا شکست محرم ماه غم نيست ماه عشق است محرم مَحرم درد حسين است   عزاداري ها مقبول و التماس دعا   ...
7 آبان 1393

تولد پنج سالگی خانم گل

عزیز دلم، همه زندگیم، نیایش خانمی بخاطر مریضی بابا مراسم تولدت از قبل برنامه ریزی نشده بود به محض اینکه بابا از تهران اومد تصمیم گرفت که جشن تولدت رو بگیرم سریع بدست به کار شدیم کیک سفارش دادیم و تزئینات جشن رو گرفتم مانده بود کادوی تولد و شام برای مهمانان که خدا رو شکر اون هم سریع انجام شد شب خوبی بود کلی با بچه های شادی کردی عزیزم امیدوارم که همیشه شاد باشی و شادی رو توی چشمهای قشنگت ببینم کادو بابا برای خانم گل عزیزم این هم از طرف مامانی   بقیه هدیه های که خاله ها، دایی ها و عموعباس و عمه زهرا زحمت کشیده بودن   ...
19 مهر 1393

دلتنگی دختر برای بابا

عـــــــــــــــزیـــــــــــز دلم، دختر شیرین زبونم دقیقا" شش روزه که بابایی رفته تهران برای کلیه دردش پیش دکتر توی این مدت آنقدر سراغ بابایی رو گرفتی که دیگه نمیدونم چی باید بهت بگم عزیزم منو ببخش اگه همش امروز و فردا می کنم آخه گلکم بابایی شنبه هفته آینده وقت بستری شدن توی بیمارستان داره     اللهم اشف کل مریض... اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم   امن يجيب المضطر اذا دعاه و يکشف السوء عزیزم باید بابت تمام زحمات از عمو عباس تشکر کنیم که در نبود ما بابایی رو...
14 مهر 1393

دخترم روزت مبارک

ای بهار آرزوی نسل فردا،دخترم / ای فروغ عشق از روی تو پیدا، دخترم چشم وگوش خویش را بگشا کز راه حسد / نشکند آیینه ات را چشم دنیا، دخترم دست در دست حیا بگذار وکوشش کن مدام / تا نیفتی در راه آزادی از پا، دخترم کوه غم داری اگر بر دوش دل همچون پدر / دم مزن تا می توانی از دریغا، دخترم با مدارا می شوی آسوده دل،پس کن بنا / پایه رفتار خود را بر مدارا، دخترم   ...
6 شهريور 1393