نيايشنيايش، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 21 روز سن داره

خانم کوچولوی خانه ما

سفر شمال

بعد از مشهد به اتفاق خانواده عمو جونی رفتیم شمال   بچه ها کنار ساحل کلی بازی کردن  در ضمن همگی سوار قایق موتوری شدیم خیلی باحال بود     ...
30 شهريور 1391

سفر مشهد

شهریور ماه بود که به اتفاق خانواده عموعباس از رفسنجان راهی مشهد شدیم    نیایش و آیلین خانم با هم بازی و بعضی وقتها هم باهم درگیر میشودن توی این مدت که مشهد بودیم چند بار حرم رفیتم در باغ وحش بود که نیایش سوار اسب کوچولو شد                 ...
20 شهريور 1391

شعرهای که عسل خانمم یاد گرفته

  بزغاله با شادي اينور و اون ور مي ره شيطونه و كوچيكه زود حوصلش سر مي ره زرنگه و باهوشه قشنگ و بازيگوشه مي گرده توي دشتا سر مي كشه به هرجا    شب شب شب اومد كدوم شب اونكه موهاش سياهه رو دامنش يه ماهه كدوم ماه اون كه تو آسمونه قشنگ و مهربونه چادر نقره داره دور و برش پر شده از ستاره كدوم،كدوم ستاره ستاره اي كه مثل يك چراغه مثل گلهاي ياس توي باغه مي خوام بياد پايين منو ببينه مثل گلي رو دامنم بشينه     اتل متل يه مورچه قدم مي زد تو كوچه اومد يه كفش ولگرد پاي اونو لگد كرد مورچه پا شكسته راه نمي ره نشسته دونه ها رو بار كنه تو لونه انبار كنه مورچ...
4 ارديبهشت 1391

برای دخترم

لالالا گل پونه گدا اومد در خونه یه نان دادم بدش اومد دونان دادم خوشش اومد خودش رفت و سگش اومد لالالا گل خشخاش بابا رفته خدا همراش لالالا گل فندق مامان رفته سر صندوق لالالا گل زیره چرا خوابت نمی گیره بخواب ای نازنین من مامان قربون تو میره         لالالا که لالاتم اسیر قد و بالاتم لالالا گل زردم به قربوت تو می گردم   لالالا گل سوسن سرت خم کن لبت بوسم لالالا حبیب من به دردی طبیب من             لالالالا گل زيبا عزيزم نوگل بابا لالا لالا گل صحرا به ياد حضرت زهرا به ياد دخت پ...
4 فروردين 1391

تولد دو سالگی

زیبایی عشق، پاکی صداقت، اوج مهربانی و نهایت آرامش همه در کنار تو برایمان معنی پیدا کرده است سالروز تولدت را تبریک میگوییم نیایش عزیزم         ...
19 مهر 1390

سفر به اصفهان

نوروز 90 بود که بعد از عید دیدنی از اقوام به اتفاق دایی مهدی و خاله و دوست بابایی رفتیم اصفهان خیلی خوش گذشت از جاهای دیدنی اصفهان دیدن کردیم             ...
9 فروردين 1390

تجربه مهد

گلم بعد از شش ماه مرخصي كه مامان داشت و كنارم بودي مي بايست از فروردين ماه به مهد ميرفتي روزها اول خيلي سخت هم براي مامان و هم براي تو بود. ( قربونت برم عزیزم خیلی سخت بود) عزيزم ممنونم از مربيهاي زمان نوزاديت سركارخانم رضواني و سركار خانم نقيبي كه واقعا" مثل ماماني مواظبت بودند آنقدر به خاله نقيبي وابسته شده بودي كه توي م هد تو رو به اسم عروس خاله مي شناختند.       ...
7 فروردين 1390

خاطره زمینی شدنت

عزیزم ،مهربونم  می خوام خاطره زمانی که فرشته کوچولوی ما به زمین آمدی برات بگم گلکم طبق نظر خانم دکتر هنوز زمان متولد شدنت نبود نمی دانم . چقدر عجله داشتی که بعدازظهر نوزدهم مهرماه بود  که دیگه حرکات کند شده برای همین به بیمارستان رفتم . البته با نگرانی که بعد از کلی سونو گفتند ضربان قلبت کند شده  (( فدای اون قلب کوچکت )) و باید راهی  اتاق عمل میشدم . عزیزم خوش آمدی که زندگیمون پر از شادی شد با وجود قشنگت   وزن خانم گل هنگام تولد: 2 کیلو و 820 قد هنگام تولد: 48/5 دور سر هنگام تولد: 34/5 زمان تولد: 20:30 بیمارستان نیک نفس   ...
19 مهر 1388