سلامتی بابا
بابای مهربونم از خداوند می خوام که هر چه زودتر سلامتی نصیبت کند.
بابای عزیزم پنجشنبه شب وقتی از بیمارستان آمدی خونه وقتی که دیدمت
متوجه حرف بقیه شدم که میگفتن پات شکسته
بابای خیلی ناراحت میشم وقتی می بینم که مجبوری برای راه رفتن از عصا کمک بگیری
دوستــــــــت دارم بــــــابــــــــای عـــــــــــــــــــزیـــــــــــــــــــــــــزم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی